آناآنا، تا این لحظه: 11 سال و 6 روز سن داره

آنا کوچولو

پیشرفت های 20 ماهگی

1393/9/9 20:37
نویسنده : مامان آنا
990 بازدید
اشتراک گذاری

هوای شهر ما چند روزیه سرد شده تا چند روز پیش کولر ها روشن بود و حالا بخاری باید روشن کنیم.خیلی عجیبه که هوا اینجا یک دفعه کاملا تغییر میکنه و ما هم البته عادت کردیم به این روند جالب.ولی خب معمولا این تغییر ناگهانی هوا برای بچه ها یکم مشکل سازه و باعث مریضیشون میشه .آنا هم دیشب تب کرد البته تا حدودی مقصر من بودم که هر وقت وارد حیاط خونه پدری میشم از خود بیخود میشم و شروع میکنم به آب دادن به باغچه و گل و گیاه که در نهایت ختم میشه به آب پاشی کردن و سرتا پا خیس شدن من و دخترک .که دیشب نتیجه اش شد تب کردن انا و گلودرد من و بیخوابی هر دومون تا صبحغمناک.

انا از نظر حرف زدن و درک مساعل توی این مدت پیشرفت خوبی داشته و مکعب های هوشش رو دستش میگیره و اسم تک تک میوه ها و حیوانات رو میگه.منظورش رو کاملا بهمون میرسونه و حتی شعر تیش تیش دو ابو (چشم چشم دو ابرو)رو هم بلده البته در همین حد.

وقتی تلفنی با کسی صحبت میکنه اول میگه: الام -تتوری-کوجایی؟(سلام چطوری کجایی) و هر سولی که ازش بپرسن تا حدی که بتونه جواب میده.

طعم ها رو تشخیص میده مثل ترش -تند و تلخ.وقتی کسی بهش میگه آنا سس میخوری میگه نه نه تند .توی ذهنش اینطوری جا افتاده که همه سس ها تند هستن

وقتی عجله داره میگه بدو بدو .مثلا یه روز به من گفت قاشوق بده.منم رفتم قاشق براش بیارم یادم رفت و داشتم صحبت میکردم اومد گفت مامان بدو بدو

موقع بیرون رفتن تا میگیم آنا بریم؟میگه آمادس بلیم(آماده هستم بریم)

به کمربند میگه کلمند

آهنگ-آیینگ

ترشی-توشی

علاقه زیادی به زیتون داره و بهش میگه تویتون

ازش میپرسم چه کلاه خوشکلی داری از کجا خریدی ؟میگه بازال

خلاصه اینکه  چیزهایی که ما حتی فکرش رو نمیکردیم که بلد باشه از توی حرف هامون ظبط کرده و حالا تقریبا اسم اکثر چیزها رو میدونه.

فقط یکم سر گفتن بله باهاش مشکل دارم وقتی کسی چیزی ازش میپرسه  در جوابش میگه  ها .یهو یادش میاد میگه بلی بلی خنده

اکثر مواقع منو به اسم کوچیک صدا میزنه و میگم بگو مامان اسمم رو نگو برای اینکه اذیتم کنه دوباره اسمم رو میگه و غش غش میخندهسکوت

پدرش اصرار داره که خانه بازی یا یه جایی که سرگرم بشه ثبت نامش کنم ولی من هنوز از ترس ویروس های این فصل هنوز مطمعن نشدم.خودش هم خیلی به بازی با بچه ها تمایل داره و تا یه بچه ببینه زودی باهاش صمیمی میشه و دوست میشه .البته اینم بگم همیشه هم اینطوری نیست و به محض اینکه احساس کنه طرف مقابلش قصد داره چیزی از دستش بگیره یا محدودش کنه و نزاره بازی کنه سریعا عکس العمل نشون میده و مابقی ماجرابدبو

چند روز پیش جایی دعوت بودم که یه خانم با یه بچه هم سن و سال آنا هم بودن و کنار ما نشستن این کوچولو حساسیت داشت که بچه ای حتی دست بهش بزنه سریعا جیغ میکشید .آنا هم نقطه ضعف این بنده خدا دستش اومده بود و هی عمدا بهش دست میزد که جیغ بکشه و تا اون جیغ میکشید اینم کلی میخندید هر چی در گوشی میگفتم آنا اذیتش نکن عیبه .بازم یواش بهش انگشت میزد و اونم جیغ و انا هم خنده یه ربع همین بساط بود هیپنوتیزمراستش خودم هم خنده ام گرفته بود و کاری هم نمیشد بکنم بالاخره یه بیسکوییت دستش دادم تا کوتاه اومد

 

 

 

 

پی نوشت:آنا از یکسالگی پستونک رو ترک کرد و انگشتش رو جایگزین کرد .همین مساله باعث شده فرم لب و همینطور انگشتش یکم تغییر کنه.مدت هاست تلاش میکنم که انگشتش رو فراموش کنه ولی موفق نبودم.یه داروی خیلی تلخ که مخصوص همین مشکله گرفتم که شبیه لاک به انگشتش میزنم ولی بازم این تلخی خیلی خیلی زیاد رو تحمل میکنه.چسب زخم زدم که چسب رو میکنه و بازم انگشت میخوره اگه کسی تجربه ای توی این زمینه داشته ممنون میشم راهنمایی کنه.

 

پسندها (6)

نظرات (10)

مامانی
9 آذر 93 20:51
گل نازم 20 ماهگیت مبارک چقدر با مزه حرف میزنی در مورد انگشت خوردن به نظرم عیبی نداره بالاخره یک حس آرامش بهش میده بزرگتر که بشه فراموش میکنه... سخت نگیرید
مامان آنا
پاسخ
انشااله همینطور باشه و فراموش کنه
مامان زهره
10 آذر 93 0:20
سلام،با شما موافقم دخترتونو تو این فصل که نواع ویروس پراکنده اس جای شلوغ نفرستین،هزار ماشاله آنا خانوووم مثل فرشته هاس
بانو
10 آذر 93 12:04
سلام مادران معتاد اینترنتی www.banoo.ir/post/1281 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
الهه مامان مبین
11 آذر 93 16:52
ای جونم خوشگل من . هزار ماشاا.. عکس اولیش رو خیلی دوست دارم . از طرف من حسابی ببوسش دوست خوبم
مامان آنا
پاسخ
حتما عزیزم شما هم مبین نازم رو ببوسید
مامی نسیم ✿◕ ‿ ◕✿
12 آذر 93 11:24
الهی بگردم اون ژست هاشو . خوشگله من
عمه فروغ
12 آذر 93 23:38
20 ماهگیت مبارک آنا جونم فدای دختر شیطون و شیرین زبون
مامان آنا
پاسخ
ممنون عزیزم خدا نکنه
مامان آریانا پرنسس مبارز
14 آذر 93 15:17
سلام ... خوشحالم از آشناییتون دختر من هم این عادت خوردن شست رو داره من هم تمام سعیم را کردم ونشد. از 2تا مشاور کمک گرفتم ایشان نظرشان این بود که تا 2سالگی به روح وروان کودک لطمه وارد میشه ... برای بعد از2سال هم پیشنهاد خاصی ندادن ... خلاصه اگه شما هم راه حلی داشتید ممنون میشم به من بگید رویماه دختر گل رو ببوسید
مامان آنا
پاسخ
ممنون از اینکه تجربیاتتون رو گفتین.منم متاسفانه هنوز به نتیجه ای نرسیدم
بانو
16 آذر 93 12:26
سلام مجموعه های آموزشی کودکان؛ فرصت یا تهدید www.banoo.ir/post/1358 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
مامان مهدیه
23 آذر 93 14:03
اینجور معلومه آنا جون خیلی به انگشتش علاقه داره آخه دختر من با یه بار خوردن اون لاک دست خوردنشو ترک کرده
مامان آنا
پاسخ
آره متاسفانه خیلی خیلی علاقه داره.لاکه واقعا تلخه نمیدونم چطور تحمل میکنه تلخیشو
جک فراست
7 بهمن 93 23:09
میتونم..یه فنجان قهوه تو وبلاگم مهمونت باشم؟؟ خوشحال میشم بیای... عضو گروه ت.ر.س(TRS)
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آنا کوچولو می باشد