تولد 1 سالگی
تولد 1 سالگیت هم خدا را شکر خیلی خوب برگزار شد.4 فروردین تولدت بود ولی بخاطر شروع ایام فاطمیه 1روز زودتر برگزارش کردیم یعنی 3 فروردین. هر چند که کمک آنچنانی نداشتم برای تدارکات و تمیز کردن و چیدمان خانه ولی با کمک مادر عزیزم و پدر مهربانت تا حدی از پس کارها بر اومدم والبته زن دایی و خاله هم بیچاره ها کمکم کردن ولی خب اونا هم سرگرم رسیدگی به کارهای خودشون بودن و مدت هاست که یاد گرفتم خودم از پس کارهام بر بیام و انتظاری از هیچ کس نداشته باشم.از روز قبل یه سری از کارهای شام را انجام دادم و سالاد ها را آماده کردم و فقط تم تولدت خیلی اذیتم کرد چون تم به سفارش خودم طراحی شده بود و کسی که تم را طراحی کرده بود کارش فقط طراحی بود و اجرا نداشت و منم چندین روز مشغول بریدن و این کارها بودم و تو هم تا کاغذ ها را میدیدی شیطنت میکردی و میخواستی همشون را پاره کنی و من باید صبر میکردم تا شب که خوابت ببره و خودم هم خسته شروع به چیدن میکردم.خلاصه همه غذا ها تا قبل رسیدن مهمان ها حاضر بودن و من نفس راحتی کشیدم .طرف های ظهر شروع کردی به نق نق که به بابات گفتم ببرت بیرون و تابت بده تا خوابت ببره تا شب خوش اخلاق باشی.خلاصه تا رسیدن مهمان ها آوردت و خدا را شکر خوش اخلاق بودی و لباست را عوض کردم و خودم هم حاضر شدم و مهمان ها کم کم اومدن و اولش یکم بد خلق بودی چون همه بغلت میکردن و تو هم اصلا دوست نداشتی این وضعیت را.اواسط تولد لباست را عوض کردم و بهتر شدی انگار لباست راحت نبوده و خلاصه اینکه خوش اخلاق شدی و کلی میخندیدی و ذوق میکردی مخصوصا وقتی کادوها باز شد عاشق عروسک ها شده بودی تو بغل میگرفتیشون و ذوق میکردی.
از تولدت راضی بودم ولی چون خیلی خسته شدم تصمیم گرفتم سال بعد تولدت را مختصر و سه نفره برگزار کنم یا اینکه اگه مهد باشی توی مهد و همراه دوستانت
اینم تولد آنا با تم کریسمس
گیفت مهمان ها هم یه تقویم دیواری بود با عکس آنا که تو اولین فرصت عکس گیفت و کارت دعوت و فلش و مابقی تم را میذارم آنا از کامپیوتر آویزون شده میترسم خاموشش کنه همه عکس ها بپره
کارت دعوت با عکس 4ماهگی آنا
گیفت مهمان ها تقویم دیواری با عکس آنا
این چند تا عکس هم هدیه تولد آنا از طرف دوست وبلاگی عزیزم ستاره جونه
ستاره جونم مرسی از محبتت