21 ماهگی
من و آنا همچنان درگیر سرماخوردگی های مکرر هستیم که امسال به طرز عجیبی دست از سرمون برنمیداره.آنا هم ترس زیادی از دکتر داره البته از نوع مذکر و خلاصه کلی دردسر میشه دکتر رفتن .از قبل ورودمون به مطب که پاستیل و شکلات های مورد علاقه اش رو اماده میکنیم بدیم اقای دکتر که بهش تقدیم کنه شاید راضی بشه یک ثانیه دهنشو باز کنه تا دکتر معاینه کنه .دومین باره از این کار نتیجه نمیگیریم ولی خب چاره ای نیست .اقای دکتر به محض رویت آنا سریعا متوجه میشه و یواش پاستیل و شکلات ها رو میگیره و بهش تعارف میکنه و آنا هم مثل دفعات قبل فقط سعی میکنه اتاق رو ترک کنه .وقتی دیگه متوجه میشه که قضیه جدیه و به زور باید اونا رو بگیره و معاینه بشه جالبه...
نویسنده :
مامان آنا
6:04